کنون ای خردمند وصف خردبدین جایگه گفتن اندر خوردکنون تا چه داری بیار از خردکه گوش نیوشنده ز او بر خوردخرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه دادخرد رهنمای و خرد دلگشایخرد دست گیرد به هر دو سرایاز او شادمانی و ز اویت غمی استو ز اویت فزونی و ز اویت کمی استخرد تیره و مرد روشن رواننباشد همی شادمان یک زمانچه گفت آن خردمند مرد خردکه دانا ز گفتار او بر خوردکسی کو خرد را ندارد ز پیشدلش گردد از کردهٔ خویش ریشهشیوار دیوانه خواند وراهمان خویش بیگانه داند ورااز اویی به هر دو سرای ارجمندگسسته خرد پای دارد به بندخرد چشم جان است چون بنگریتو بیچشم شادان جهان نسپرینخست آفرینش خرد را شناسنگهبان جان است و آن سه پاسسه پاس تو چشم است و گوش و زبانکز این سه رسد نیک و بد بیگمانخرد را و جان را که یارد ستودو گر من ستایم که یارد شنودحکیما چو کس نیست گفتن چه سوداز این پس بگو کآفرینش چه بودتویی کردهٔ کردگار جهانببینی همی آشکار و نهانبه گفتار دانندگان راه جویبه گیتی بپوی و به هر کس بگویز هر دانشی چون سخن بشنویاز آموختن یک زمان نغنویچو دیدار یابی به شاخ سخنبدانی که دانش نیاید به بن اکنون، ای خردمند،سزاوار است، ستایشِ خرد در این جایگاه صورت بگیرد. ای مردم، از خرد، هر چه می دانید، بیان دارید تا دیگران نیز از آن بهره مند شوند. خرد بهترین، داده یِ ایزد به مردم هست، پس بهتر است از راهِ داد، ستایش شود. خرد رهنمای و خرد گشاینده ی دل است و در هر دو سرای، بودنِ آن بایسته. شادمانی و غمِ مردم، فزونی وکاستی همه را از خرد بدانید. مردی که روانِ روشن و پاک دارد، اما کم بهره از خرد است( خرد تیره)، شادمان زیست نخواهد کرد. مردِ خردمندی، سخنی در موردِ خرد گفت تا دانا از آن بهره مند شود. کسی که پیش از هر کاری، خِ شرح شاهنامه ی فردوسی ...
ادامه مطلبما را در سایت شرح شاهنامه ی فردوسی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shuhnumeh بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1402 ساعت: 22:21